روند آرام شدن

ساخت وبلاگ

صدای ضربه هایی ک داره ب پیکره ی روحم میخوره خیلی دلخراشه
ولی این ضربه ها لازمه
برای ساختن تندیس زیبا لازمه
ضربه داره تمام چیزایی ک برام لازم نیس رو میتراشه و ازم دور میکنه
حرف زدن در موردش خیلی راحته
ولی بسیار سخته..بسیار
اونقدر سخت ک دیشب داشتم دیوونه میشدم
مث یه پرنده ک خودشو ب در و دیوار قفس میزنه
گریه میکردم
داد میزدم
هزار بار رفتم زیر بارون و برگشتم
ب هر چیزی پناه بردم تا دردشو تسکین بدم
اینقد خسه شدم ک تو خسگیام و اشکام خوابم برد
مث یه معتادی ک میخواد ترک کنه و باید درد بکشه

هوووممممم
 اما امروز حالم خوبه:)
همین ک تونسم یه شب سخت رو پشت سر بزارم
انرژیمو بیشتر کرد
یه قدم جلوتر...

+این روزا دارم با آدمایی آشنا میشم ک باید خیلی قبل تر میشناختمشون:)
بازم شکر
++کامنتا باشه واسه بعد
+++تا حالا اینقدر جلو نیومده بودم!
دورم اما نزدییییک!

اومدی:)...
ما را در سایت اومدی:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faroomak28 بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 16:37